متن شعر: آدما
آدما کلا دو دسته ان، يا زرنگن يا ساده
ساده ها واسه زرنگ ها، سوژه ي سوء استفاده
يکي ساده است مثل من، همه اش فکر ديگرون
يکي زرنگه مثل تو، تو نخ کندن از اين و اون
يه آسمون آبي، سقف اتاق منه
شب هاي من پر خورشيد، مثل روزهام روشنه
آي ساده ها، زرنگا، که با هم قهرين هميشه
دنيا بدون خنده شوخي سرش نمي شه
فکر يه لقمه نونيم، فکر کرايه خونه
بابا اوني که اون بالاست، روزي و مي رسونه
خودش روزي رسونه
بسه با چشمات تو به آتيش نکش خونم رو
من تورو کم دارم و تو دل ديوونم و
اگه يه روزي برسه من و تو قدر هم و بدونيم
يا که تو لحظه هاي سخت کنار هم بمونيم
اگه ترکم مي کني نگو کار سرنوشته
يه روز اگر لج نکنيم دنيا مث بهشته
بسه با چشمات تو به آتيش نکش خونم رو
من تورو کم دارم و تو دل ديوونم و
کافيه از تو قلبت اين کينه ارو بندازي دور
اونوقت ديگه مال هميم، چش حسودامون کور
چرا ميگي خوشبختي دنبال ديگرونه
چرا راه دور بريم، عشق کنارمون
اگه يه روزي برسه من و تو قدر هم و بدونيم
يا که تو لحظه هاي سخت کنار هم بمونيم
اگه ترکم مي کني نگو کار سرنوشته
يه روز اگر لج نکنيم دنيا مث بهشته
تو که هرچي گفتي، گفتم چشم قبوله
تو هم بزن غرورت و بشکن مگه شاخ قوله
داري بي همسفر مي ري، مسير اشتباهات و
غبار بي کسي پوشوند، تموم رد پاهات و
بيا برگرد اون روزام و که، همديگرو داريم
کي گفته آخر خطيم، کي گفته آخر کاريم
تو دستات و تکون مي دي، همين جا آخر راه
داريم از هم جدا مي شيم، داريم مي ريم تو بي راهه
مي ترسيدم از امروزي، که تو قلب کسي جا شي
دارم فردات و مي بينم، محاله با کسي باشي
داري از اول جاده، دوراهي رو نشون مي دي
از اين لحظه جدا مي شيم، تو دستات و تکون مي دي
حالا من موندم و سايه ام که از تنهايي بق کرده
من و اين نقطه ي پايان که دنيام و قرغ کرده